ماشين هاي خارجي



استانداردها در لکسوس


طراحي لکسوس از ابتدا بر پايه استانداردهاي خودروهاي گرانقيمت بوده‌است. در اولين لکسوس اين استانداردها بصورت طراحي آيروديناميک، نرم و روان بودن، کابين‌هاي آتيک، صرفه جويي در سوخت بروز کرده‌است. هر خودروي لکسوس بايد 600 معيار استاندارد را پشت سر بگذارد که مخصوص اين برند است و محدوده‌اي رواني و نرمي و چرخها تا دوخت چرم صندلي‌ها را دربر مي‌گيرد.


گرانقيمت‌ترين خودروي لکسوس خودرو اسپورت و دست ساز LF-A مي‌باشد که با مدل 2012 و با قيمت پايه 375?000 دلار وارد بازارهاي جهاني شد.


لکسوس در ايران


لکسوس از سال 2008 ميلادي وارد بازار ايران شد. سري‌هاي LS-ES-IS-GS-SC-RX-NX در ايران عرضه شده که بيشترين فروش مربوط به خودروي سواري ES350 و شاسي بلند RX350 مي‌باشد.
در تاريخ 03 تير 1394 تريلر حامل شش دستگاه لکسوس در محور شهربابک استان کرمان واژگون شد. در مهر 1394 لکسوس NX وارد ايران شد و با قيمت 365?000?000 تومان به فروش رسيد.


کارخانه‌هاي مونتاژ بر پايه مدل





















































کارخانهمالکمکانمدل‌ها
تاهاراتويوتا موتورتاهارا، استان آيچيلکسوس ال‌اس، لکسوس جي‌اس، لکسوس آي‌اس، لکسوس جي‌ايکس
کوکاراتويوتو موتور کيوشوکيتاکيوشو، استان فوکوئوکالکسوس سي‌تي، لکسوس اچ‌اس، لکسوس آرايکس
مياتاتويوتو موتور کيوشومياواکا، استان فوکوئوکالکسوس اي‌اس، لکسوس آي‌اس، لکسوس آرايکس
موتوماچيتويوتا موتورتويوتا، استان آيچيلکسوس ال‌اف‌اي
هيگاشي فوجيکانتوسوسونو، شيزوئوکا، استان شيزوئوکالکسوس اس‌سي
ساناگهتويوتا بوشوکاتويوتا، استان آيچيلکسوس ال‌ايکس
کمبريجتويوتا کاناداکمبريج، انتاريولکسوس آرايکس

براي ثبت آگهي رايگان به سايت شهر 24مراجه کنيد


توسعه برند


در سال 1986 شرکت تبليغاتي ساعتچي اند ساعتچي، که سال‌ها به‌عنوان آژانس تبليغاتي، با شرکت تويوتا همکاري مي‌کرد، به درخواست مديريت تويوتا، يک تيم تخصصي جهت انتخاب نام برند، براي شرکت توليد خودروي لوکس، تشکيل داد.


از ميان 219 نام تجاري، در نهايت نام‌هاي وکترا، ورون، چاپارل، کاليبره و الکسيس براي شرکت جديد کانديد شدند[12] و زماني‌که نام الکسيس انتخاب شد، اين موضوع که الکسيس ممکن است، براي نام خودرو مناسب نباشد، مطرح گرديد و نهايتاً با تغيير حرف لاتين يو بجاي آي و تغيير حرف نخست يعني؛ اي با ال (که از لاکچري به معني لوکس گرفته شده بود) نام لکسوس تعيين گرديد.[13]


راه‌اندازي برند


در سال 1989 بعد از عملياتي طولاني و گسترده با تلاش 60 طراح، 24 تيم مهندسي، 1400 مهندس، 2300 تکنيسين، 220 نفر پشتيباني، 450 نمونه آزمايشي و صرف هزينه‌اي بالغ بر يک ميليارد دلار، اولين پروژه لکسوس با نام اف1 و محصولي به نام لکسوس ال‌اس400 و در نمايشگاه خودروي ديترويت و لوس آنجلس رونمايي شد و از سپتامبر همان سال، فروش خودروهاي لکسوس آغاز گرديد.


در ژانويه سال 1990 لکسوس ال‌اس400 در بين 10 خودروي برتر جهان قرار گرفت. از ماه ژوئن سال 1990 نيز خودروي لکسوس به‌طور رسمي در بازار خاورميانه عرضه گرديد. محصولات کمپاني لکسوس که در ابتدا قرار بود نام «لکسيس» براي آن انتخاب شود، در بدو ورود خود به بازار ايالات متحده با يک اتفاق بزرگ روبه‌رو شدند.


هشت هزار خودروي لکسوس ال‌اس ورودي به ايالات متحده آمريکا در قسمت کنترل کروز خود مشکل پيدا کردند، که اين شرکت را در ابتداي فعاليتش رو در روي دادگاه‌هاي استيناف در ايالات متحده آمريکا قرار داد. اين اتفاق مي‌توانست کار لکسوس را نيامده تمام کند. اما مديران لکسوس از اين اتفاق در ابتداي کار خود، يک تبليغ استثنايي براي خود ساختند و با عرضه يک سرويس فوق‌العاده و متفاوت، تمامي نگاه‌ها را به سوي خود جلب کردند.[14][15]


لکسوس در اولين سال حضور خود در ايالات متحده آمريکا بيش از 50 هزار دستگاه فروخت و در سال 1996 به مجموع فروش نيم ميليون دستگاه در عرض هفت سال حضورش در آمريکا دست يافت.


لکسوس آرايکس نخستين خودرو شاسي بلندي بود، که توسط لکسوس در سال 1989 به بازار عرضه شد. با ورود مدل آرايکس به بازار، گروه جديدي از اتومبيل به نام کراس اوور معرفي شد. مدل‌هاي لکسوس جي‌ايکس نيز از سال 2002 در ايالات متحده آمريکا عرضه شد.


 


براي ثبت آگهي رايگان به سايت شهر 24مراجه کنيد


الف مصالح ساده:


اين مصالح عبارتند از: فرآورده‌هاي معدني، طبيعي يا مصنوعي که از يک جنس و يا مواد مشابه تشکيل شده باشند مثل سيمان، شن، ماسه، کاشي، تيرآهن، بلوک و …


 


ب مصالح مرکب:


به فرآورده‌هاي معدني، طبيعي يا مصنوعي که از چند نوع ماده‌ي داخلي تشکيل شده باشند، «مصالح مرکب» مي‌گويند؛ مانند ايرانيت، ايزوگام، ملات‌ها، بتن، آردوازها و …




انواع مصالح از لحاظ چگونگي توليد


الف) مصالح پيش ساخته:


به مواد و مصالحي که ابتدا در کارخانه توليد شده‌اند و سپس آن‌ها را به محل اجرا آورده و استفاده کرده‌اند، «مصالح پيش‌ساخته» مي‌گويند؛ مانند کاشي، سراميک، آجر، سفال، تيرچه و بلوک، قيرگوني، آسفالت آماده و قطعات بتني.


 


ب) مصالح درجا:


اين مصالح در محل ساخت، تهيه و توليد مي‌گردند مثل بتن درجا، ملات‌ها، قيرگوني درجا، اسکلت و چهارچوب‌هاي درجا


 


 


براي ثبت آگهي رايگان به سايت شهر 24مراجه کنيد


09127349880آقاي مختاري


روي کنسول مرکزي ماهيندرا تعداد زيادي کليد وجود دارد و پس از مدتي به‌خوبي به‌جاي آن‌ها عادت خواهيد کرد. نمايشگر 7 اينچي نصب‌شده در بالاي داشبورد نيز به مقداري فرورفته است تا دربرابر تابش آفتاب محافظت شود و وضوح آن بهتر باشد. از امکانات اين نمايشگر نيز بايد به اندرويداتو و اپل‌‌کارپلي و سيستم رهياب ماهواره‌اي اشاره کرد. فضايي کاربردي در بخش جلو اهرم تعويض دنده وجود دارد و دو جا ليواني نيز در عقب آن نصب شده‌اند. فضاهاي پنل درها کمي کوچک است؛ ولي درعوض در بالاي نمايشگر روي داشبورد نيز فضاي ديگري تعبيه شده است. درمقابل سرنشين جلو و داشبورد نيز دو محفظه‌ وجود دارد. 


2019 Mahindra XUV500 W10


با رفتن به رديف دوم صندلي‌ها، متوجه فضاي درخورتوجهي در اين بخش خواهيد شد. فضاي پا نيز خيلي زياد نيست؛ ولي کاملا کافي و راضي‌کننده است. شايد تنها هنگام نصب صندلي‌هاي کودک بزرگ در اين خودرو کمي مشکل ايجاد شود. يکي ديگر از ويژگي‌هاي کابين ماهيندرا وجود خروجي‌هاي سيستم تهويه براي سرنشينان رديف دوم و سوم است. شايد رديف دوم ماهيندرا XUV500 خيلي جادار نباشد؛ ولي در کمال تعجب رديف سوم فضاي خيلي خوبي دارد؛ به‌طوري‌که حتي فرد بزرگ‌سال نيز به‌راحتي در رديف سوم مي‌تواند بنشيند. بدين‌ترتيب، براي نوجوانان و کودکان فضاي خيلي خوبي در رديف سوم وجود دارد. ماهيندرا XUV500 به‌عنوان خودرويي هفت‌نفره درمجوع فضاي زيادي در کابين ارائه مي‌دهد؛ به‌طوري‌که رديف سوم آن را حتي از نيسان پاترول نيز مي‌توان بهتر دانست. 


2019 Mahindra XUV500 W10


صندلي‌هاي تمامي سه رديف ايزوفيکس هستند و به‌راحتي مي‌توان صندلي مخصوص کودک را روي آن‌ها نصب کرد. براي تأمين ايمني نيز 6 عدد ايربگ وجود دارد؛ ولي رديف سوم را پوشش نمي‌دهند و اين را بايد نکته‌اي منفي دانست. هنگامي‌که سه رديف صندلي در جاي خود هستند، 92 ليتر فضاي صندوق وجود دارد؛ ولي با تاکردن صندلي‌هاي رديف سوم، فضايي به بزرگي 702 ليتر دراختيار قرار خواهد گرفت. در بخش فرمان‌پذيري، کراس‌اور بزرگ ماهيندرا جزو بهترين خودروها نيست و در پيچ‌ها، مقداري چرخش بدنه وجود دارد. بايد در نظر داشته باشيد ماهيندرا XUV500 خودرو هفت‌نفره‌ي ارزان‌قيمتي است نه خودرو اسپرت. عملکرد سيستم تعليق نيز رضايت‌بخش است و به‌خوبي مي‌تواند دست‌اندازهاي کوچک را جذب کند. 


2019 Mahindra XUV500 W10


 از رقباي اين خودرو در بازار خودروهاي هفت‌نفره مي‌توان به ميتسوبيشي اوتلندر ES و نيسان ايکس تريل ST اشاره کرد. گرچه رقباي ماهيندرا برتري‌هايي ازنظر کيفيت و عملکرد فني دارند، ماهيندرا در بازار روي ضمانت شرکتي و فضاي جادار XUV500 حساب زيادي باز کرده است.







براي ثبت آگهي رايگان به سايت شهر 24 مراجعه کنيد.

ماهيندرا XUV500 W10 مدل 2019 کراس‌اور هفت‌نفره‌ي جديدي است که نسخه‌ي W6 آن با قيمت حدودي 19 هزار دلاري به بازار عرضه مي‌شود. اين خودرو از پيشرانه‌ي 2.2 ليتري توربوشارژ استفاده مي‌کند و يکي از به‌صرفه‌ترين خودروهاي شاسي‌بلند هفت‌نفره در بازار است. مدلي که در اين مقاله بررسي مي‌شود، نسخه‌ي W10 با قيمت پايه‌ي 24 هزار دلار است. 


امکانات بيشتر تيپ W10 شامل مواردي چون نمايشگر 7 اينچي لمسي، دوربين ديدعقب، سيستم رهياب ماهواره‌اي، استارت دکمه‌اي و تودوزي چرمي هستند. درکنار اين امکانات، موارد ديگري مانند کروزکنترل، برف‌پاک‌کن‌هاي خودکار، حسگر چراغ‌ها و سيستم تهويه‌ي مطبوع نيز وجود دارند. با چنين قيمتي، امکانات ماهيندرا بسيار خيره‌کننده است. 


2019 Mahindra XUV500 W10


مدل XUV500 براي سال 2019 بهينه‌سازي شده و تغييراتي در قسمت جلو و عقب آن مشاهده مي‌شود. ماهيندرا همچنين ضمانت‌نامه‌ي سه‌ساله يا 100 هزار کيلومتري براي اين خودرو عرضه مي‌کند و درضمن، مجموعه‌ي انتقال قدرت ضمانت‌نامه‌ي پنج‌ساله دارند. ماهيندرا به‌جز اين، تا پنج سال خدمات امداد جاده‌اي را نيز به مشتريان خود عرضه مي‌کند. طول، عرض، ارتفاع و فاصله‌ي محوري ماهيندرا XUV500 به‌ترتيب 4,585، 1,890، 1,785 و 2,700 ميلي‌متر است. اين خودرو با توجه به هفت‌نفره‌بودن فضاي داخلي مناسبي ارائه مي‌دهد. 


2019 Mahindra XUV500 W10


در مدل 2019 اين خودرو، پيشرانه‌ي توربوديزل قديمي با پيشرانه‌ي بنزيني توربو جايگزين شده است. اين پيشرانه‌ي جديد مي‌تواند 138 اسب‌بخار قدرت در 4,500 دوربردقيقه و 320 نيوتن‌متر گشتاور بين 2,000 تا 3,000 دور‌بر‌دقيقه توليد کند. انتقال قدرت در اين خودرو با استفاده از جعبه‌دنده‌ي 5‌سرعته‌ي خودکار انجام مي‌شود و امکان سفارش جعبه‌دنده‌ي دستي وجود ندارد. نيروي پيشرانه در XUV500 به چرخ‌هاي جلو منتقل مي‌شود و بايد اعتراف کرد ماهيندرا XUV500 رانندگي چندان هيجان‌انگيزي ندارد. با اينکه گشتاور پيشرانه خوب است، ماهيندرا XUV500 خودرو خيلي سريعي در بزرگ‌راه نيست و سبقت‌گرفتن با آن به زمان زيادي نياز دارد. 


2019 Mahindra XUV500 W10


ازنظر مصرف سوخت، اين خودرو عملکرد درخشاني ندارد؛ به‌طوري‌که مصرف ترکيبي آن به 11 ليتر در هر 100 کيلومتر نيز مي‌رسد که براي پيشرانه‌اي با اين قدرت زياد است. راحتي صندلي‌هاي جلو در اين خودرو مناسب و متعادل  است. صندلي‌ها نه خيلي راحت و نه خيلي اسپرت و سفت هستند؛ ولي درعوض وظيفه‌ي خود را به‌خوبي انجام مي‌دهند. فرمان نيز قابليت تنظيم در ارتفاع و عمق را دارد.


2019 Mahindra XUV500 W10


 


 



براي ثبت آگهي رايگان به سايت شهر 24 مراجعه کنيد.




فراري 308 در آمريکا محبوبيت زيادي دارد چون در آن زمان، تام سلک در يک سريال جنايي با آن رانندگي مي‌کرد. نسخه‌ي GTB اين خودرو اولين مدل فراري است که در ساخت بدنه‌ي آن از فايبر گلاس استفاده شد. طراحي بدنه‌ي 308 GTB توسط پينين فارينا انجام شد و ساخت آن نيز بر عهده‌ي کاروزرا اسکاگليتي قرار گرفت. اسکاگليتي مورد علاقه‌ي انزو فراري بود و بعدها فراري مدل 612 اسکاگليتي را هم به افتخار وي توليد کرد. از فراري 308 GTB تنها به تعداد محدود 712 دستگاه توليد شد و پس از آن فراري به بدنه‌هاي فولادي و آلوميينومي روي آورد.


لوتوس اليز S1


سال ساخت: 1996 تا 2000


Lotus Elise S1


لوتوس يکي از پيش‌گامان استفاده از فايبر گلاس در صنعت خودرو است. اين خودروساز بريتانيايي در سال 1957 با معرفي مدل اليت با شاسي مونوکوک و سيستم تعليق خاص، انقلابي را در صنعت خودرو رقم زد.  لوتوس براي قرن بيست‌ويکم مدل اليز را روي خط توليد فرستاد. اين مدل با وجود برخي مشکلات، آغازگر راه لوتوس در قرن جديد بود. سپس لوتوس مدل S1 اين خودرو را با شاسي آلومينيومي و بدنه‌ي فايبرگلاس توليد کرد. طراحي اين مدل را جوليان تامسون بر عهده داشت. مدل اليز S1 آغازکننده‌ي راه درستي بود که لوتوس تا امروز در آن باقي مانده است.


TVR Griffith


سال ساخت: 1991 تا 2002


TVR Griffith


مدل گريفيت يکي از بهترين محصولات TVRاست. خطوط نرم و زيباي بدنه اين خودرو در کنار پيشرانه قدرتمند V8 همگي دست به دست هم دادند تا گريفيت تبديل به خودرويي ناب و لذت‌بخش براي رانندگي شود. TVR گريفيت يکي از بهترين محصولات اين شرکت پيش از تصميم TVR براي توليد همه‌ي بخش‌هاي خودرو از موتور گرفته تا بخش‌هاي الکتريکي به شمار مي‌رود. اين تصميم TVR پس از به وجود آمدن مشکلاتي در خصوص قابليت اطمينان خودروها اتخاذ شد.


ماترا رانچو


سال ساخت: 1977 تا 1984


Matra Rancho


تالبوت ماترا رانچو خودرويي جلوتر از زمان خود بود. اين خودرو از بدنه‌ي فايبر گلاس با روکش پلاستيکي استفاده مي‌کرد. ماترا رانچو را بايد آغازگر عصر کراس‌اورهاي مدرن امروزي دانست. چون رانچو ظاهري مانند خودروهاي 4×4 داشت، ولي يک خودروي تک ديفرانسيل براساس سيمکا 1100 بود. ماترا در اين مدل از پيشرانه 1.4 ليتري کرايسلر استفاده کرده بود. در نسخه‌ي Grand Raid اين خودرو امکانات اضافي مانند ديفرانسيل لغزش محدود، سيني محافظ زير خودرو و لاستيک يدکي روي سقف هم موجود بودند.


رنو اسپس


سال ساخت: 1984 تا 1991


Renault Espace (Mk1)


رنو اسپس (Espace) شايد خودروي خيلي جالب و سريعي نباشد ولي در زمان خود بسيار کاربردي و جالب بود. رنو اسپس به‌عنوان يک ون از 7 صندلي مجزا برخودار بود. صندلي‌هاي رديف دوم و سوم اين خودرو قابليت جدا شدن يا تا شدن را داشته و صندلي‌هاي رديف اول توانايي چرخش 180 درجه‌اي داشتند تا رو در روي سرنشينان عقب قرار گيرند. استفاده از فايبرگلاس در بدنه‌ي رنو اسپس باعث شد تا اين خودرو با وجود ارتفاع بالا و ابعاد بزرگ، وزن زيادي نداشته باشد.





براي ثبت آگهي رايگان به سايت شهر 24 مراجعه کنيد.


زماني‌که لي نوبل، طراح و مهندس خودروهاي مسابقه‌اي تصميم به ساخت اولين خودروي سوپر اسپرت خود گرفت، همگان متعجب شدند. اين خودرو M10 نام داشت و در زمان خود يکي از سريع‌ترين و بهترين خودروهاي اسپرت دو نفره‌اي بود که در انگلستان توليد شده بود. با وجود اين،  انتقاداتي نسبت به M10 وارد شده بود و سبب شد تا نوبل محصول ديگري را به نام M12 GTO معرفي کند. 


نوبل M12 GTO از بدنه‌ي فايبرگلاس روي يک شاسي فضايي فولادي استفاده مي‌کند و در  اين خودرو از موتور V6 تويين توربو ساخت فورد استفاده شده است. مونتاژ نهايي خودرو نيز در آفريقاي جنوبي انجام شد. سرانجام نوبل امتياز اين خودرو را به يک شرکت آمريکايي به نام Rossion Automotive واگذار کرد. 


لانچيا استراتوس


سال ساخت: 1973 تا 1978 


Lancia Stratos


سال 1973، لانچيا مدل استراتوس را براي شرکت در مسابقات رالي طراحي کرد. قسمت جلو و عقب اين خودروي اسپرت موتورمياني از فايبرگلاس ساخته شده بودند. لانچيا استراتوس از پيشرانه 2.4 ليتري V6 متعلق به فراري دينو استفاده مي‌کرد. طراحي استراتوس را مارچلو گانديني بر عهده داشت. وي ايده‌ي اوليه‌ي استراتوس را از لانچيا فولويا، يکي از دوستانش گرفت. نتيجه‌ي کار وي، خودرويي به‌نام لانچيا استراتوس زيرو بود که برتونه نيز خود با آن رانندگي کرد.  


کيترهم Seven


سال ساخت: 1973 تاکنون


Caterham Seven 160


تمام بدنه‌ي کيترهم Seven از فايبرگلاس ساخته نشده ولي در بخش‌هاي دماغه و باله‌ها از فايبرگلاس استفاده شده است. استفاده از فايبرگلاس در اين خودرو باعث کاهش وزن شد و اين مسئله براي رانندگاني که با کيترهم مسابقه‌ داده بودند، بسيار خوشايند بود. کيترهم Seven در ابتدا براساس لوتوس Seven مدل 1957 شکل گرفت ولي از آن زمان تاکنون روي خط توليد باقي مانده و به‌روزرساني‌هاي زيادي رو آن انجام گرفته است.


فراري 308 GTB


سال ساخت: 1975 تا 1977


Ferrari 308 GTB


 


 



براي ثبت آگهي رايگان به سايت شهر 24 مراجعه کنيد.


برترين خودروهايي را که در ساخت بدنه‌ي آن‌ها از الياف شيشه يا همان فايبرگلاس استفاده شده است، در ادامه‌ي اين مطلب زوميت مشاهده کنيد.
در 70 سال گذشته خودروهاي زيادي با بدنه‌ي فايبرگلاس توليد شده‌اند. حتي در موارد نادر، خودروهايي ديده‌ايم که در ساخت شاسي يکپارچه‌ي آن‌ها نيز از فايبرگلاس استفاده شده است. در بيشتر خودروها استفاده از فايبرگلاس تنها در بخش‌هاي سپر يا گلگيرها ديده مي‌شود اما در ادامه مي‌خواهيم به معرفي 10 مورد از بهترين خودروهايي بپردازيم که در بدنه‌ي آن‌ها استفاده‌ي گسترده‌اي از فايبرگلاس شده است.
الپين A610
سال ساخت: 1991 تا 1995




Alpine A610




الپين A610 با طرح موتور جلو و ديفرانسيل عقب حداکثر سرعتي بيش از 260 کيلومتر بر ساعت داشت. الپين A610 در حقيقت نسخه‌اي تقويت‌شده از رنو الپين GTA بود. در قلب اين خودرو از پيشرانه 3 ليتري V6 مجهز به توربوشارژر استفاده شده بود. اين موتور با پيشرانه برخي مدل‌هاي پژو و ولوو يکسان بود و قدرت آن به 250 اسب‌بخار مي‌رسيد. تقسيم وزن در الپين A610 به‌صورت 43 درصد در جلو و 57 درصد در عقب است. اين در حالي بود که اعداد ذکرشده براي نسخه‌ي عادي GTA معادل 37 درصد در جلو و 63 درصد در عقب بودند. از مشخصه‌هاي مثبت A610 بايد به چسبندگي بالا و فرمان پذيري بسيار خوب اشاره کرد.
شورولت کوروت C7
سال ساخت: 2014 تا 2019


Chevrolet Corvette / شورولت کوروت




زماني‌که شورولت تصميم گرفت تا هفتمين نسل کوروت را فراتر از مرزهاي ايالات متحده و در بازار اروپا به فروش برساند، نياز داشت تا مشخصات آن را مطابق با خودروهاي اسپرت اروپايي تطبيق دهد. نتيجه‌ي کار کوروت C7 بود که در بدنه‌ي آن براي سبک‌سازي از پلاستيک مقاوم‌سازي‌شده استفاده شده بود. در برخي بخش‌هاي اين خودرو مانند کاپوت و سقف هم از فيبر کربن استفاده شد. در نهايت شورولت براي کاهش وزن بيشتر شاسي خودرو را نيز از آلومينيوم ساخت. پيشرانه 6.2 ليتري V8 تنفس طبيعي کوروت C7 مي‌تواند به ازاي هر ليتر حجم 75 اسب‌بخار قدرت توليد کند.
نوبل M120 GTO
سال ساخت: 2000




Noble M12 GTO


 



براي ثبت آگهي رايگان به سايت شهر 24 مراجعه کنيد.



سقف‌هاي کانورتيبل علاوه‌بر ظاهر جذاب، پيچيدگي‌هاي مهندسي فراواني دارند. در ادامه به معرفي مکانيزم‌هاي مورد استفاده در آن‌ها و نحوه‌ي عملکردشان مي‌پردازيم.



عبور باد از ميان موها و حس جريان هواي اطراف باعث مي‌شود لذت جاده و مناظر دوچندان شود. اين حس خوشايند تنها يکي از مزاياي هيجان‌انگيز نشستن در يک خودروي کانورتيبل (روباز يا سقف جمع‌شونده) است. خودروي کانورتيبل ظاهري جذاب و اغلب جوان‌پسند دارد که به‌لطف سقف متحرک مي‌تواند تجربه‌هاي هيجان‌انگيزتري نسبت به خودروهاي معمولي رقم بزند. در اين مقاله با نگاهي دقيق به مکانيزم عملکرد سقف‌هاي کانورتيبل با ويژگي‌هاي طراحي و جزئيات مهندسي آن‌ها آشنا مي‌شويم.


ساختار


طراحي يک خودروي روباز به‌سادگي بريدن سقف و نصب پارچه‌اي تاشو نيست. حقيقت اين است که سقف در يک خودروي معمولي براي تأمين امنيت و استحکام ساختار شاسي خودرو حياتي است. در حالت استاندارد سقف مانع پيچش و خم‌شدن خودرو مي‌شود و طراحي خودرويي بدون سقف مانند طراحي يک پل معلق بدون استفاده از کابل است. خودروي بدون سقفي که از لحاظ ساختاري استحکام کافي نداشته باشد، پيچ‌وتاب مي‌خورد و درنتيجه فرمان‌پذيري ضعيفي دارد. براي مثال هنگام عبور از روي سرعت‌گير (خصوصا در صورت عبور قطري و مورب) بدنه‌ي خودرو به‌طور کاملا ملموس دچار پيچش خواهد شد.


سقف کانورتيبل


براي حل اين معضل، ساختار يک خودروي کانورتيبل بايد به‌طور قابل‌توجهي استحکام يابد و بدنه‌ي خودرو بايد با سازه‌هاي سنگين تقويت شود که همين امر باعث مي‌شود اغلب خودروهاي کانورتيبل نسبت به نسخه‌هاي استاندارد سنگين‌تر باشند.


آيروديناميک


به‌طور معمول خودروهاي کانورتيبل در حالتي که سقفشان جمع شده است، نسبت به نسخه‌هاي استاندارد، ويژگي‌هاي آيروديناميکي ضعيف‌تري دارند. وجود يک سقف کشيده باعث مي‌شود، هوا به‌صورت جريان آرام در اطراف خودرو جريان يابد و درنتيجه ضريب درگ کاهش مي‌يابد. با اين حال، با پرداختن به جزئيات مهندسي مي‌توان خودرويي روباز ساخت که در حالت بدون سقف نيز از لحاظ آيروديناميکي مناسب باشد.


car aerodynamic


يکي از اين جزئيات، استفاده از شيشه‌اي کوچک در عقب پشت‌سري‌هاي صندلي است. شايد به‌صورت تصادفي خودروهاي کانورتيبلي را ديده باشيد که موهاي سرنشينانش به سمت جلو (خلاف جهت حرکت خودرو و وزش باد) حرکت مي‌کند. دليل اين است که جريان هوا باسرعت از روي شيشه‌ي جلو عبور مي‌کند و در برخورد با جريان آرام هواي داخل کابين بخشي از آن سرعت خود را از دست مي‌دهد. با ازدست‌دادن سرعت اين جريان آشفته شده و يک طوفان افقي کوچک ايجاد مي‌کند که در کابين خودرو به حرکت درمي‌آيد و آن صحنه‌ي عجيب را رقم مي‌زند. تعبيه‌ي يک شيشه‌ي کوچک در قسمت عقب راه نفوذ هواي آشفته به درون کابين را سد مي‌کند و درنتيجه کابين ساکت‌تر و سرنشينان آسايش بيشتري خواهند داشت. به‌علاوه، خودرو از لحاظ آيروديناميکي عملکرد بهتري خواهد داشت. براي نمونه لکسوس SC430 در حالت سقف بسته و سقف باز تقريبا ويژگي‌هاي آيروديناميکي يکساني دارد.


سقف پارچه‌اي يا نرم


هوندا S2000 رودستر نمونه‌اي از يک خودروي روباز معمولي است. سقف کانورتيبل اين خودرو نيمه‌خودکار است؛ به اين معني که براي باز و بسته کردن آن راننده بايد گيره‌هاي تعبيه‌شده روي شيشه‌ي جلو را باز و بسته کند و سپس با فشردن يک دکمه سقف پارچه‌اي به‌آرامي باز مي‌شود. در صورتي که شيشه‌هاي خودرو بالا باشند، قبل از بازشدن سقف ابتدا شيشه‌ها به‌طور خودکار پايين رفته سپس فرايند بازشدن سقف آغاز مي‌شود. سقف پارچه‌اي به‌واسطه‌ي يک مکانيزم جمع‌کننده تا مي‌شود و در صندوق عقب قرار مي‌گيرد.


سقف کانورتيبل


در هوندا S2000 دو موتور الکتريکي در دو طرف پايه‌هاي سقف وظيفه‌ي به‌کارانداختن مکانيزم جمع‌کننده را برعهده دارند. اتصال موتورها با سازه‌ي سقف از طريق يک جفت چرخ‌دنده و ميله‌ي واسط صورت مي‌گيرد. مسير حرکت و محل قرارگيري سازه در هر لحظه به‌طور دقيق توسط سازه‌ي سقف تعيين مي‌شود. اتصالي قيچي شکل که توسط اتصال بازوهاي في توسط پين ساخته شده، با باز و بسته‌شدن خود سقف پارچه‌اي را باز يا تا مي‌کند. به‌محض باز شدن سقف گيره‌هاي تعبيه‌شده روي شيشه‌ي جلو محکم شده و کل سازه را محکم مي‌کند. جنس شيشه‌ي عقب در خودروهاي کانورتيبل مختلف تفاوت دارد؛ براي مثال در هوندا S2000 شيشه‌ي عقب از جنس پلاستيک شفاف است و براي کاهش حجم سقف هنگام باز شدن اين پلاستيک نيز تا مي‌شود. در خودروهاي مدرن‌تر امروزي شيشه‌ي عقب ديگر از جنس پلاستيک ساخته نمي‌شود و البته قابل تاشدن نيست.


سقف في


لکسوس SC430 يک خودروي کانورتيبل مجهز به سقف في است. کابين اين خودرو در حالت عادي ساکت است و ساختار مستحکم خودرو کاملا حس مي‌شود. به‌محض فشردن يک دکمه سقف خودرو باز شده و سطح ديگري از لذت سواري به سرنشينان منتقل خواهد شد. سقف اين خودرو هنگام باز شدن به دو نيمه تقسيم مي‌شود و در نهايت در قسمت عقب خودرو درون محفظه‌اي مشترک با صندوق عقب جاي مي‌گيرد. درست مانند هوندا S2000 در اين خودرو نيز ابتدا شيشه‌ها پايين مي‌رود، سپس فرايند باز شدن سقف آغاز مي‌شود. پس از پايين‌رفتن شيشه‌ها در صندوق عقب از قسمت انتها (نزديک به ستون‌هاي انتهايي سقف) بالا مي‌آيد، سپس سقف به دو نيمه تقسيم شده و جمع مي‌شود. با قرارگرفتن سقف درون محفظه‌ي پيش‌بيني‌شده در صندوق عقب بسته مي‌شود. نکته‌ي قابل‌توجه در مورد اين خودرو قابليت استفاده از صندوق عقب با وجود فضاي کم موجود پس از قرارگيري سقف در آن است.


سقف کانورتيبل


باتوجه به اينکه مکانيزم سقف کانورتيبل اين خودرو کاملا خودکار عمل مي‌کند، در مقايسه با هوندا S2000 و خودروهاي قديمي‌تر پيچيدگي‌هاي فني بيشتري دارد. براي مثال باتوجه به اينکه گيره‌هاي مختلفي بايد به‌طور خودکار باز و بسته شوند، عملگرها و موتورهاي هيدروليکي و الکتريکي مختلفي در اين خودرو تعبيه شده، اما در نهايت اساس مکانيزم اصلي براي باز و بسته‌کردن سقف مشابه هوندا S2000 است.


 


 



براي ثبت آگهي رايگان به سايت شهر 24 مراجعه کنيد.



در نمايشگاه SEMA، امسال شاهد حضور گسترده‌ي مدل‌هاي سفارشي تويوتا سوپرا بوديم. در ادامه به معرفي سه نسخه‌ي ارتقايافته‌ي سوپرا در اين نمايشگاه خواهيم پرداخت.



بازگشت دوباره‌ي تويوتا سوپرا پس از سال‌ها نه‌تنها براي طرفداران اين خودرو جذابيت زيادي دارد بلکه براي تيونرها نيز بسيار قابل‌توجه است. به ياد اين محبوبيت زياد سوپرا در بين تيونرها، نسخه‌اي از اين خودرو با نام Heritage Edition در SEMA رونمايي شد.


2020 TOYOTA SUPRA heritage  Edition


اين مدل به‌عنوان يک خودروي 500 اسب بخاري توسط تويوتا رونمايي شده است. تويوتا در توليد اين نسخه با شرکت‌ Precision Turbo and Engine همکاري کرده تا توربوشارژهايي با 18 درصد قدرت بيشتر را روي پيشرانه‌ي 3 ليتري 6 سيلندر سوپرا نصب کنند. در مرحله‌ي بعدي ورودي‌ هواي اختصاصي، اگزوز 3 اينچي و ECU تيونينگ‌شده‌ نيز روي پيشرانه نصب شده‌اند.


2020 TOYOTA SUPRA heritage  Edition


قسمت‌هاي ديگري که در اين خودرو جلب توجه مي‌کنند کيت بدنه‌ي جديد و باله‌ي عقب کلاسيک هستند. اما جالب‌ترين نکته چراغ‌هاي جلو و عقب هستند که در طراحي آن‌ها از نسل چهارم سوپرا که به نوعي محبوب‌ترين نسل اين خودرو محسوب مي‌شود، الهام گرفته شده است. در ساخت چراغ‌هاي عقب اين مدل از لنزهاي ساخته شده با دستگاه CNC استفاده شده است.


2020 TOYOTA SUPRA heritage  Edition



اسپيليتر جلو و باله‌ي عقب اين خودرو توسط Motorsports Technical Center و LG Motorsports توليد شده‌اند و ديفيوزر بزرگ عقب نيز که خروجي‌ مرکزي اگزوز به‌صورت يکپارچه درون آن قرار گرفته‌اند، ساخت مشترک MTC و Cripworks هستند. تغييراتي جزئي در گلگيرها ديده مي‌شود و در نهايت بايد به رنگ قرمز بدنه اشاره کرد.


گلگير پهن اين مدل پذيراي رينگ‌هاي 19 اينچي HRE است. روي اين رينگ‌ها تايرهاي تويو پروکسس R888R با ابعاد 305/30 R19 در عقب و 295/30 R19 در جلو نصب شده‌اند. درون اين رينگ‌هاي زيبا نيز ديسک‌هاي ترمز بزرگ با کاليپر يک تکه‌ي برمبو که در جلو از نوع شش پيستون و در عقب از نوع چهار پيستون است ديده مي‌شوند. در بخش سيستم تعليق از کمک فنرهاي تنظيم‌شونده‌ي TEIN استفاده شده است. تويوتا سوپرا Heritage Edition را بايد در زمره‌ي جذاب‌ترين خودروهاي مفهومي نمايشگاه SEMA به حساب آورد.


سوپراي دومي که در نمايشگاه جلب توجه مي‌کند Performance Line نام دارد. نام اين مدل تاحدودي آشنا است چون تويوتا ماه فوريه آن را در نمايشگاه خودروي اوساکا رونمايي کرده بود. نمايشگاه خودروي اوساکا را بايد معادل ژاپني نمايشگاه SEMA دانست که روي خودروهاي ژاپني تمرکز دارد. تويوتا سوپرا پرفورمنس لاين توسط واحد TCD تويوتا ساخته شده است. کيت آيروديناميکي اين خودرو از جنس فيبر کربن بوده و با اسپويلر جلو و بالچه‌ي عقب، ظاهري تهاجمي و اسپرت را براي اين خودروي کوپه به ارمغان مي‌آورد. در نماي جانبي نيز شاهد رکاب جديدي هستيم که نيروي رو به پايين بيشتري توليد مي‌کند. مسيرهاي هواي جانبي اين خودرو از روي درها ادامه پيدا کرده تا جريان هوا را به بهترين نحو بهبود ببخشد.


toyota supra performance line concept




با حرکت به سمت عقب تويوتا سوپرا پرفورمنس لاين متوجه سپر جديد فيبر کربني خواهيد شد که طراحي آيروديناميکي دارد و سيستم اگزوز سفارشي را درون خود جاي داده است. اين سيستم اگزوز ساخت HKS بوده و خروجي‌هاي آن قطر بيشتري دارند. تغييرات ظاهري اين مدل در انتها به رينگ‌هاي جديد 19 اينچي ختم مي‌شود که به روش فورج توليد شده‌اند. اين رينگ‌هاي مشکي رنگ وزن کم‌تري در مقايسه با رينگ‌هاي استاندارد سوپرا دارند و روي آن‌ها تايرهاي ميشلن پايلوت سوپر اسپرت 4S قرار گرفته است.


toyota supra performance line concept


درون کابين سوپرا پرفورمنس لاين صندلي‌هاي اسپرت Bride نصب شده که در پيست مسابقه حمايت بهتري از بدن سرنشينان به عمل مي‌آورند. سوپرا پرفورمنس لاين هيچ تغييري در بخش پيشرانه تجربه نکرده و روي آن همان پيشرانه‌ي 3 ليتري 6 سيلندر 335 اسب بخاري بي‌ام‌و با گشتاور 495 نيوتن‌متر ديده مي‌شود.


toyota supra performance line concept



خودروي سوم هم تويوتا سوپراي GR HyperBoost است که با موتور 750 اسب بخاري در SEMA حضور پيدا کرده است. راتلج وود، تحليلگر نسکار و مجري سابق برنامه‌ي تاپ گير آمريکا يکي از عاشقان تويوتا سوپرا است و به همين دليل تويوتا از وي خواست تا نسخه‌اي از سوپرا را براي نمايشگاه آماده کند. نتيجه‌ي اين کار خودرويي از آب درآمد که 750 اسب‌بخار قدرت دارد.


Toyota GR Supra HyperBoost Edition


کيت بدنه‌ي فيبر کربني اين خودرو شامل 20 قسمت بوده و عرض بيشتري هم به اين خودروي کوپه داده است. بيشتر اين افزايش پهنا در بخش عقب خودرو ديده مي‌شود. به‌گفته‌ي تويوتا، اين کيت بدنه‌ي 20 تکه‌ي فيبر کربني به گونه‌اي طراحي شده است که به‌سادگي مي‌توان آن را مثل نمونه‌ي کارخانه‌اي نصب کرد. سقف في سوپرا نيز در اين مدل با يک نمونه‌ي فيبر کربني جايگزين شده تا وزن خودرو کاهش پيدا کند.


Toyota GR Supra HyperBoost Edition


رينگ‌هاي اين مدل نيز سفارشي هستند. رينگ‌هاي 20 اينچي سه تکه ساخت Lightspeed Racing بوده و از جنس فيبر کربن هستند. روي اين رينگ‌ها تايرهاي کنتيننتال مدل ExrtemeContact Sport قرار گرفته‌اند. براي بهبود فرمان‌پذيري و کاهش ارتفاع نيز از کمک فنرهاي KW Automotive V3 از نوع تنظيم‌شونده استفاده شده است. تيونينگ پيشرانه‌ي 3 ليتري 6 سيلندر خطي سوپرا به عهده‌ي شرکت LL17 Motorsport گذاشته شده است. اين تيونر با نصب سيستم اگزوز اختصاصي و برخي تغييرات ديگر قدرت پيشرانه را به 750 اسب‌بخار مي‌رساند. سيستم اگزوز اين خودرو کاملا از جنس تيتانيوم ساخته شده است.


 



براي ثبت آگهي رايگان به سايت شهر 24 مراجعه کنيد.


سابقه‌ي انگلستان در خودروسازي، فراتر از يک قرن است. هرچند که بسياري از محصولات مشهور ساخت برندهاي بريتانيايي، عموما گران‌قيمت و مختص ثروتمندان محسوب مي‌شوند؛ مي‌توان نمونه‌هايي مقرون‌به‌صرفه و البته باکيفيت نيز در اين کشور پيدا کرد. مثلث خودروسازان لوکس انگليسي، رورويس، بنتلي و استون مارتين را شامل مي‌شود که همگي محصولاتي با قيمت بيش از 100 هزار دلار عرضه مي‌کنند. در عوض، براي افرادي با بودجه‌ي پايين‌تر هم، توليدکننده‌اي اصيل و صاحب‌سبک در بريتانيا وجود دارد.


جگوار jaguar


جگوار نمونه‌اي از يک برند خودروساز انگليسي با ترکيبي از مدل‌هاي لوکس و اسپرت است که البته، چندان گران‌قيمت و دور از دسترس بازار جهاني محسوب نمي‌شود. اين شرکت هم مشابه بسياري ديگر توليدکننده‌هاي خودرو در انگلستان، کار خود را با محصولاتي مختص ثروتمندان و بازار داخلي شروع کرد؛ اما در دهه‌هاي بعد، توجه ويژه‌اي به مدل‌هاي اسپرت عامه‌پسند و خوش‌قيمت نشان داد. امروزه، انواع خودروهاي دودر کوپه‌، سدان، کراس‌اور و حتي تمام‌برقي در سبد جگوار وجود دارند؛ ضمن اينکه علاوه‌بر کشور اصلي در بازار چين، کره‌جنوبي و امريکا نيز پرتقاضا هستند.


مهم‌ترين ويژگي‌هاي جگوار؛ از گذشته تاکنون


حدود 100 سال پيش، يک کارگاه کوچک ساخت اتاقک موتورسيکلت توسط ويليامز ليون در کاونتري انگلستان بنيان نهاده شد و سال 1935، خودروسازي جگوار نام گرفت. اين شرکت هم مشابه ديگر برندهاي بريتانيايي، بارها توسط گروه‌هاي تجاري يا سرمايه‌دارهاي حقيقي متنوع مديريت شد. در نهايت، جگوار به گروه خودروسازي تاتاموتورز هند فروخته شد تا امروزه عضوي از گروه جگوار و لندرور باشد.


jaguar xf


جگوار به فناوري‌هاي نوين، طراحي مدرن و حفاظت از محيط زيست اهميت مي‌دهد. امروزه تمامي توليدات اين شرکت، آزمون‌هاي پيچيده‌ي آلايندگي را پبش‌از عرضه‌ي عمومي مي‌گذرانند. همچنين، آزمايش فني خودروها در شرايط سخت آب و هوايي کشورهاي مختلف دنيا انجام مي‌شود. مديران شرکت ادعا مي‌کنند؛ محصولات مدرن جگوار براي استفاده در دماي منفي 40 درجه سانتيگراد و مثبت 50 درجه، ساخته شده‌اند. حتي انتقال خودروهاي اين شرکت از کارخانه تا محل تحويل مشتري، با دقت بسيار بالا انجام مي‌شود. جگوار، از نظر کيفيت عالي رنگ‌آميزي بدنه و کنترل نفوذ صدا به داخل کابين نيز، مشهور است.


jaguar XK James bond


استون مارتين و جگوار، سازنده‌ي مشهورترين خودروهاي ديده شده در سري فيلم‌هاي جيمز باند هستند. به‌عنوان مثال، جگوار XKR در فيلم  "روزي ديگر بمير" (Die another day) با جايگاه نمايشي مسلسل و خروجي شليک موشک در بدنه، توليد شد که امروزه زينت‌بخش موزه‌ي ملي خودروهاي انگلستان در بيليو (Beaulieu) است.


Jaguar D-Type / جگوار دي تايپ


گران‌ترين نمونه‌ي کلکسيوني از جگوار، يک دستگاه D تايپ ساخت 1953 است که در سال 2016 با قيمت 21 ميليون و 780 هزار دلار فروخته شد. اين خودرو، برنده‌ي مسابقه‌ي لمان 24 ساعته 1956 بود و به دليل نگه‌داري در بهترين شرايط با 2 مالک طي 63 سال، شهرت يافت.


 



براي ثبت آگهي رايگان به سايت شهر 24 مراجعه کنيد.


گران‌ترين نمونه‌ي کلکسيوني از جگوار، يک دستگاه D تايپ ساخت 1953 است که در سال 2016 با قيمت 21 ميليون و 780 هزار دلار فروخته شد. اين خودرو، برنده‌ي مسابقه‌ي لمان 24 ساعته 1956 بود و به دليل نگه‌داري در بهترين شرايط با 2 مالک طي 63 سال، شهرت يافت.


i-pace


جگوار از پيش‌گامان ساخت خودروهاي برقي مدرن در دنيا محسوب مي‌شود. اين شرکت، سرمايه‌گذاري گسترده‌اي بر توليد مدل‌هاي الکتريکي و هيبريدي داشته است. آي‌پيس (I-PAce) اولين کراس‌اور تمام‌برقي اروپا، سال 2018 رونمايي شد و جوايز متعدد، از جمله بهترين خودروي دنيا، برترين طراحي بدنه و رتبه‌ي ممتاز وسايل نقليه‌ي دوست‌دار محيط زيست سال 2019 را کسب کرد. از سال 2021، تمامي محصولات ساخت جگوار، با نسخه‌ي هيبريدي نيز توليد خواهند شد.


jaguar f1


بين سال‌هاي 2000 تا 2004، زماني‌که جگوار تحت مالکيت فورد اداره مي‌شد، حضوري کوتاه‌مدت در فرمول يک جهاني داشت. افراد مشهوري مثل نيکي لائودا به اداره‌ي تيم جگوار ريسينگ کمک کردند؛ اما رانندگان آن طي 84 مسابقه فقط 2 بار روي سکوي سوم ايستادند. خودروهاي فرمول يک جگوار از پيشرانه و تجهيزات فني ساخت کازورث (Cosworth) استفاده مي‌کردند و عملا ارتباطي با مهندسي شرکت خودروسازي جگوار نداشتند. در نهايت، امتياز و حق مالکيت تيم فرمول يک جگوار به ردبول فروخته شد.


jaguar formula e


امروزه جگوار حضوري فعال در مسابقات فرمول اي (Formula E) دارد و با همکاري پاناسونيک، رقيب آئودي، بي‌ام‌و، دي‌اس (DS) و نيسان محسوب مي‌شود. البته جگوار، مدعي قهرماني در فرمول اي نيست و طي سال‌هاي گذشته، نتايجي متوسط داشته است.


jaguar XFL


جگوار از نوعي چرم طبيعي در محصولات خود استفاده مي‌کند که حاصل گاوهاي پرورش‌يافته در شرايط ويژه هستند. مديران شرکت سازنده ادعا مي‌کنند، هيچ‌نوع ه در محيط دامپروري جگوار وجود ندارد و صرفا گاوهاي جوان با پوست صاف و عاري از چروک‌هاي بارداري، براي توليد چرم استفاده مي‌شوند. البته اين پوشش گران‌قيمت به‌عنوان آپشن اضافي به انتخاب خريدار روي خودروهاي خاص جگوار ارائه مي‌شود.


سوپراسپرت جگوار  Jaguar xj220 1992







براي ثبت آگهي رايگان به سايت شهر 24 مراجعه کنيد.


بين سال‌هاي 1992 تا 1994، عنوان سريع‌ترين خودروي جاده‌اي دنيا به جگوار XJ220 اختصاص داشت. اين محصول، به رکورد نهايت سرعت 340 کيلومتربرساعت رسيد و خبرساز شد. ابرخودروي مک‌لارن F1 با 370 کيلومتربرساعت رکورد XJ220 را شکست.


توليد محصولات جگوار در سال 2018 به 180 هزار دستگاه در سال رسيد. اين آمار، قابل مقايسه با غول‌هاي خودروسازي دنيا نيست. به‌عنوان مثال، مرسدس بنز S کلاس به‌تنهايي، بيش از 500 هزار دستگاه در سال توليد دارد و نيمي از اين تعداد را به بازار چين مي‌فرستد. سود حاصل از فروش محصولات جگوار در بازار جهاني، براي مالکان هندي آن راضي‌کننده نيست و مذاکراتي در زمينه‌ي واگذاري تمام يا بخشي از سهام گروه جگوار لندرور وجود دارد.


تأسيس جگوار


در کمال تعجب، کارخانه‌اي که بعدها جگوار نام گرفت و خودروهاي اسپرت توليد کرد؛ سازنده‌ي اتاقک موتورسيکلت‌ بود. شرکت سوالو (Swallow) بين سال‌هاي 1922 تا 1930، مدل‌هاي 3 چرخ (Sidecar) با جايگاه ويژه‌ي سرنشين سوم عرضه مي‌کرد.


William Walmsley    William Lyonsبنيان‌گذاران شرکت سوالو؛ ويليام والمزلي (سمت راست) و ويليام ليونز (سمت چپ)


شرکت سوالو (Swallow Sidecar) توسط ويليام ليونز با همکاري ويليام والمزلي بنيان نهاده شد. ليونز که امروزه با لقب پدر جگوار شناخته مي‌شود، متولد سال 1901 در بلکپول انگلستان بود. او بعد از اتمام دبستان و دبيرستان، به استخدام يک شرکت فني مهندسي در منچستر درآمد. هنگامي که ليونز به 18 سالگي رسيد، کار فني را رها کرد تا يک فروشنده‌ي ساده در زادگاه خود باشد.


ويليام والمزلي متولد 1892، حدود 9 سال بزرگ‌تر از ليونز بود و حتي در جنگ جهاني اول (1914 تا 1918) خدمت کرد. پدر والمزلي، تأمين‌کننده‌ي زغال‌سنگ براي کارگاه‌هاي کوچک بود. پس از مرگ پدر، وليامز به شهر بلکپول و خياباني در نزديکي محل زندگي ليونز تغيير مکان داد تا با استفاده از تجربه‌ي خود، وارد صنعت درشکه‌سازي (Coachbuilding) شود. بهار سال 1921، والمزلي طرحي دوکي‌شکل از يک نفربر قابل اتصال به موتورسيکلت ثبت کرد. آگهي فروش اين محصول به قيمت 28 پوند، مورد توجه ويليام ليونز 20 ساله قرار گرفت تا در نهايت، حدود يک سال بعد شرکت سوالو توسط ليونز و والمزلي افتتاح شود.


Swallow Sidecar


سوالو تا سال 1934 به ساخت اتاقک نفربر موتورسيکلت ادامه داد. علاوه‌بر اين نوع محصولات، ليونز در سال 1927 بدنه‌اي جديد براي خودروي آستين 7 طراحي کرد که مورد توجه بازار قرار گرفت. شرکت سوالو تا پيش از آغاز جنگ جهاني دوم در 1939، بدنه‌هاي متنوعي براي برندهاي مختلف، از جمله فيات ساخت.


Austin 7


موفقيت در ساخت بدنه، مشوق ليونز در توليد يک خودروي مستقل شد. اولين محصول در سال 1931، مجهز به پيشرانه‌ي 48 اسب‌بخار ساخت شرکت استاندارد موتور، قدرت چنداني نداشت اما به دليل استفاده از ظاهر زيبا و قيمت منطقي، با تيراژ 4200 دستگاه تا سال 1936 توليد شد. با تغيير نام شرکت سوالو به SS، از سال 1934 نام خودرو به SS1 تغيير يافت. نخستين خودروي تاريخ جگوار، همراه پيشرانه‌ي 70 اسب‌بخار به نهايت سرعت 120 کيلومتربرساعت رسيد که در زمان خود، رضايت‌بخش بود.


 



براي ثبت آگهي رايگان به سايت شهر 24 مراجعه کنيد.


ss 2


در سال 1934، ليونز سهم والمزلي از شرکت را خريد تا با تغيير نام سوالو به S.S. Cars Limited وارد صنعت خودروسازي شود. حروف SS از نام شرکت‌هاي سوالو و استاندارد موتور گرفته شده بود تا نشانه‌ي همکاري آن‌ها باشد. تنها يک سال بعد از تأسيس، اولين محصول شرکت SS با کد ½1 توليد شد. اين خودروي اسپرت 4در، ابتدا با پيشرانه‌ي 1.6 ليتر و بعد با نمونه‌ي 1.8 ليتر ساخت شرکت انگليسي استاندارد (Standard Motor) فروش بسيار خوبي در بازار داخلي داشت. نهايت سرعت 112 کيلومتربرساعت براي اولين محصول شرکت SS، موفقيتي بزرگ محسوب مي‌شد. تا سال 1949، حدود 20 هزار دستگاه از نسخه‌هاي مختلف SS توليد شدند. 


ss 100


محصول جوان‌پسند و 2در شرکت SS، خودرويي 2نفره با کد 100 بود که سال 1936 رونمايي شد و تحسين علاقه‌مندان را برانگيخت. اين مدل با پيشرانه‌ي 6 سيلندر 2/7 ليتري و 3/5 ليتري تا سال 1939 توليد مي‌شد. وزن خالص SS100 در حدود 1150 کيلوگرم بود و همراه پيشرانه‌ي 125 يا 100 اسب‌بخار، سرعت‌گيري صفر تا 100 کيلومتربرساعت 10.5 تا 13.5 ثانيه فراهم مي‌کرد. امروزه نسخه‌هاي کلکسيوني از SS100 که در زمان توليد، حدود 500 پوند قيمت داشتند؛ نزديک به يک ميليون دلار، ارزش دارند.


پايان جنگ جهاني دوم و آغاز جگوار


مشابه بسياري ديگر خودروسازان اروپايي، SS هم با کمبود مواد اوليه و کاهش توليد در سال‌هاي 1939 تا 1945 مواجه شد. بعد از اتمام جنگ، خودروهاي سري ½1 , ½2 و ½3 شرکت SS با نام جگوار فروخته شدند. يکي از مهم‌ترين دلايلي که باعث شد ويليام والمزلي نام شرکت خود را از SS به جگوار تغيير دهد، تشابه اسمي با نيروهاي ويژه‌ي ارتش آلمان نازي (Schutzstaffel) بود. علاوه‌بر اين، والمزلي تصميم داشت فراتر از وابستگي به شرکت استاندارد موتور با پيشرانه‌هاي متنوع ساخت خود، فعاليت کند.


jaguar xk120


مدل XK120 اولين محصول جديد جگوار بعد از اتمام جنگ جهاني دوم بود. توليد موفق SS100، مشوق شرکت براي ادامه‌ي فعاليت در کلاس اسپرت‌هاي روباز 2نفره (رودستر) محسوب مي‌شد. مراسم رونمايي از XK120 در نمايشگاه خودرو لندن 1948، خيره‌کننده بود؛ چراکه براي نخستين‌بار جگوار از پيشرانه‌ي ساخت خود استفاده کرد و رسما به يک خودروساز مستقل تبديل شد. کد مدل، نشانه‌ي توانايي‌ XK120 در رسيدن به سرعت 120 مايل برساعت (معادل 193 کيلومتربرساعت) بود. اين خودرو با پيشرانه‌ي 3.4 ليتر، قدرت 160 تا 220 اسب‌بخار در نسخه‌هاي مختلف داشت. اولين مدل توليدي XK120، با قيمت 3,940 دلار به کلارک گيبل بازيگر مشهور هاليوودي فروخته شد. توليد اين خودرو با مجموع تيراژ 12 هزار دستگاه تا سال 1954 ادامه داشت.


با شروع دهه‌ي 1950، مديران جگوار تصميم به ادامه‌ي فعاليت محدود به خودروهاي اسپرت لوکس گرفتند. با اين شرايط، محصولات جگوار از نظر قيمت، گران‌تر از مدل‌هاي ساخت استون‌مارتين و ارزان‌تر از توليدات برندهاي لوکس مثل بنتلي و رورويس، عرضه مي‌شدند تا در بازار انگلستان رقيب مهمي نداشته باشند.


jaguar mark 1


جگوار مارک وان (Mark 1) اولين محصول شرکت براي فعاليت در کلاس خودروهاي 4در لوکس بود. اين محصول با پيشرانه‌هاي 2/5 و 3/4 ليتري مي‌توانست سرعت‌گيري صفر تا 100 کيلومتربرساعت 14.5 و 11/2 ثانيه فراهم کند. بين‌ سال‌هاي 1955 تا 1959، بيش از 37 هزار دستگاه جگوار مارک وان فروخته شد. نسخه‌ي دوم اين خودرو با کد Mark 2 هم تا سال 1969 توليد مي‌شد.


jaguar c type


جگوار C تايپ و D تايپ، موجب موفقيت چشمگير شرکت سازنده در مسابقات اتومبيل‌راني شدند. مدل C براساس XK120 در سال 1951 معرفي شد و 2 سال پياپي به قهرماني مسابقات لمان 24 ساعته رسيد. اين خودرو در سال 1952، بارها مرسدس بنز 300SL را شکست داد. قيمت C تايپ در زمان توليد، حدود 6 هزار دلار بود. نمونه‌اي از اين خودرو که در لمان 1953 حضور داشت، سال 2015 به قيمت 13/2 ميليون دلار فروخته شد.


 



براي ثبت آگهي رايگان به سايت شهر 24 مراجعه کنيد.


مدل D تايپ در سال 1954 جاي‌گزين C تايپ شد و سال 1954، قهرماني لمان را به ارمغان آورد. در مجموع، تنها 53 دستگاه D تايپ توليد شد. سال 2016، نسخه‌اي از اين خودرو با قيمت 21 ميليون و 780 هزار دلار رکورد گران‌ترين جگوار کلکسيوني جهان را کسب کرد. مدل جاده‌اي D تايپ نيز با کد XKSS به تعداد 25 دستگاه توليد شد که امروزه بيش از يک ميليون دلار ارزش دارد.


دهه‌ي 1960 و ظهور E تايپ


سودآوري جگوار در سال‌هاي پس از جنگ جهاني دوم، سرمايه‌گذاري در توسعه و توليد محصولات جديد را سرعت بخشيد. دهه‌ي 50 ميلادي با موفقيت جگوار در فروش همراه شد اما فاقد يک مدل اسپرت عامه‌پسند با قيمت منطقي و عملکرد فني مسابقه‌اي بود. خودروهاي جاده‌اي اين شرکت، وزن نسبتا بالايي داشتند و البته همراه‌با تجهيزات لوکس، مناسب رانندگي در پيست محسوب نمي‌شدند.


جگوار E-Type


جگوار E تايپ يا XK-E در سال 1961 رونمايي شد. اين خودرو توسط انزو فراري، مالک و مؤسس خودروسازي فراري با عبارت "زيباترين خودرويي که تاکنون ساخته شده است" تحسين شد. طراحي بدنه با الهام از هواپيماهاي جنگنده توسط مالکوم ساير (Malcolm Sayer) شکل گرفت تا يکي از بهترين خودروهاي آن زمان از نظر مهندسي آيروديناميک باشد. نسخه‌ي رودستر E تايپ با پيشرانه‌ي 3.8 ليتري 265 اسب‌بخار، تنها 1315 کيلوگرم وزن داشت. مدل 4.2 ليتري اين خودرو، با سرعت‌گيري صفر تا 100 کيلومتربرساعت 6.4 ثانيه و نهايت سرعت 240 کيلومتربرساعت، يکي از بهترين خودروهاي اسپرت جاده‌اي جهان در زمان خود بود. تا سال 1975، نسخه‌هاي مختلف جگوار E تايپ سري 1 و 2 و 3 با مجموع تيراژ 74 هزار دستگاه فروخته شدند.


jaguar mark x


جگوار مارک ايکس (Mark X) به‌عنوان محصولي پرچم‌دار و لوکس در سال 1961 معرفي شد. اين محصول حتي با نسخه‌ي پايه و پيشرانه‌ي 3.8 ليتري مشابه E تايپ، نهايت سرعت نزديک به 200 کيلومتربرساعت فراهم مي‌کرد. قيمت نهايي جگوار مارک ايکس، تقريبا نصف محصولات رورويس بود؛ اما چندان مورد توجه بازار جهاني قرار نگرفت. توليد اين خودرو طي 9 سال به مجموع فروش 24 هزار دستگاه رسيد تا جگوار حضور در کلاس سوپرلوکس و سدان‌هاي پهن‌پکر را کناربگذارد. طراحي مارک ايکس و خصوصا نماي چراغ‌هاي جلو، زبان طراحي جگوار در دهه‌هاي بعد را پايه‌گذاري کرد.


اتحاد ناموفق جگوار با بريتيش موتور


اواسط دهه‌ي 60 ميلادي با ادغام شرکت‌هاي خودروسازي انگليسي همراه بود. در شرايطي که جگوار فروش بسيار خوبي در داخل و خارج از کشور داشت، ويليام ليونز به فروش سهام خود رضايت داد. اين تصميم زماني گرفته شد که بنيان‌گذار جگوار، 64 سال داشت و علاوه‌بر کهولت به دليل فقدان وارث نگران آينده‌ي شرکت بود. سرانجام طي يک کنفرانس خبري، جگوار زيرمجموعه‌ي گروه صنعتي بريتيش موتور (BMC) اعلام شد. چند ماه بعد، بريتيش موتور نيز به هولدينگ ارتقاء يافت و BMH نام گرفت.


سال 1968، اتفاقي بزرگ و تاريخ‌ساز خودروسازي انگلستان را تغيير داد. شرکت‌هاي بريتيش موتور، ليلاند، آستين موريس و استاندارد تريومف، متحد شدند تا بريتيش ليلاند (BLMC) ظهور کند. اين رويداد، بخش اصلي مديريت شرکت‌هاي خودروسازي انگلستان ره در اختيار دولت بريتانيا قرار داد که البته نتيجه‌اي نامطلوب در پي داشت.


 


 



براي ثبت آگهي رايگان به سايت شهر 24 مراجعه کنيد.


 


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ چت باران - باران چت درب ضد سرقت مقالات ارامش_محبت مُهر بر لب زده امنیت دل نوشته های من دامپزشکی بودجه سایت